Khudaaraa Mukhlis Hojaye خدارا مخلص ہوجائے for Dummies



جاوید مدرس (رافض) در ‫۷ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۵۲ نوشته:

تنها در نسخه جناب الهی قمشه ای نوشته شده آن همه شعبده ها "خویش" که میکرد آنجا

( گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد )

سیدعلی کرامتی مقدم در ‫۸ سال قبل، پنج شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۰:۴۳ نوشته:

بهزاد علوی در ‫۹ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۴۴ نوشته:

میشه گفت که در بیت دوم، گوهری= استعاره از شخصی که شاعر مقصودش است (منصور حلاج)

گوهری ایا کنایه از گوهر فروش است یا معنی دیگری دارد؟با تشکر

این جا ودر همه حافظ نرگس ولعل یعنی اخ علم در صورت اهوراست و رهرو راه هفت شهر عشق باید در حلقه های تاریک زلف بپیچد تا به صورت برسد حتی در مورد یار زمینی هم برای دیدن صورت زیبایش باید زحمت کنار زدن زلف مشکیش را عاشق بکشد

کلمه گوهری در اینجا اشاره به خود گوهر داشته و شاید دلیل ابهامتان، "را" محذوف این بیت باشد که اگر یک بار بیت را با علامت مفعولی بخوانید، ابهام برطرف خواهد شد:

شاعربه نزدِ پیرمغان آمده تا ازاو دریافتن ِجام جم کمک بگیرد. مشاهده می کند که پیر مغان همان چیزی را دراختیار دارد که اودرپِی get more info آن است.!

میگوید: جام جهان نما یا جقیقت در درون خود ماست ودل آنرا ازذهنیت بیگانه ما می جوید

پای کوبان ز بر پیر شدم سوی حکیم در سرا خانه عطار، محب بود مقیم(محب زاده شوشتری شاعر گرانقدر حاظر)

"دل" که نمی دانست خود قابلیّتِ جام ِ حق نما شدن را دارد، ما را وادار به گشتن وجُستن ِ جام جَم دربیرون ازخانه می کرد. (آب درکوزه وما تشنه لبان می گشتیم، یاردرخانه وما گِردِ جهان می گشتیم!) ومانیز غافل بودیم، نمی دانستیم که این گوهر درصدفِ دنیا قرار ندارد. ناغافل وناآگاه،آن را درصدف های ساحل دریا(گوش ماهی ها،استعاره ازمادّیات) که توخالی هستند می جُستیم.

او را در میکده خرم وشاد و مست از می معشوق وجام وجودش را پر از می گلگون دیدم که در ایینه آن جام رنگارنگ صدها نقش مختلف را مکاشفه می کرد

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *